((کلبه گل پسر))

منو مزرعه یه عمره چشم به راهه یه بهاریم زیر شلاق زمستون ضربه هارومیشماریم

((کلبه گل پسر))

منو مزرعه یه عمره چشم به راهه یه بهاریم زیر شلاق زمستون ضربه هارومیشماریم

لنگرودیم اما تقدیم میکنم به همه گیلانیا



به تو که میگویی: گیلک بی غیرت است!

بله نارفیق، گیلک بی‌غیرت است و تو باغیرت.

اگر چشم‌گیر بودن عظمت سپاه دیلمیان در ارتش ایران باستان و اثرگذاری شگرف‌شان در شکست والرین، امپراتور روم بی‌غیرتی است، گیلک بی‌غیرت است. اگر دو و نیم قرن مقاومت در برابر هجوم اعراب در حالی که تمام ایران به چنگ تازیان افتاده بود و مبارزه دلیرانه «موتا» سردار دیلمی ِ سپاهیان ری و گیلان و آذربایجان در برابر اعراب بی‌غیرتی است، گیلک بی‌غیرت‌ترین ِ بی‌غیرت‌هاست.

اگر این موضوع که گیلکان برخلاف سایر نقاط ایران که اغلب با جنگ و شمشیر به اسلام رو آوردند، دو قرن و نیم بعد از هجوم اعراب و آن هم با فکر و اختیار، دین اسلام را از علویانی که برای نجات از خلفای عباسی به گیلان فرار کرده بودند پذیرفتند، اگر این امر بی‌غیرتی است، خوب بله، گیلک بی‌غیرت است.

اگر پیشتاز بودن در نهضت بیداری و مبارزات مشروطه و فتح تهران در کنار هم‌رزمان آذری و بختیاری بی‌غیرتی است، بی‌غیرت‌تر از گیلک وجود ندارد.


قومی که مردش میرزاکوچکِ بزرگ باشد که از بیم برادرکشی، از جنگ با قزاقان ایرانی طفره می‌رفت و حتا با اسیران جنگی نیز به صحبت و ارشاد می‌پرداخت و همین میرزا در مقابل عناصر وابسته و بیگانه چون ببر می‌غرید و قومی که زنش «هیبت» باشد که پابه‌پای شوهرش شش‌لول و پاتاوه می‌بست و در جنگل‌های سیاهکل و دیلمان می‌جنگید و پس از دستگیری نیز زیر شکنجه‌های ماموران مشیرالدوله لب از لب وا ننمود، قوم بی‌غیرتی بیش نیست!

اگر به دلیل ارتباط با کشورهای اروپایی، گذار از مناسبات عشیره‌ای و قبیله‌ای و حرکت در مسیر مدرنیسم و صاحب فکر بودن و نگرش بی‌تعصب به مسائل داشتن و انسان دیدن ِ زن، بی‌غیرتی است، گیلک بی‌غیرت است و اگر حیوان دیدن ِ زن و خوش‌بینانه‌تر، ضعیفه و منزل و بی‌ادبی و... دیدن زن غیرت است، اگر خشک‌مذهبی و خشک‌مغزی و کور و تعصبی و جَوگیر بودن غیرت است، تو باغیرت‌ترین باغیرتان عالمی!

اگر در گرما و سرما پا را تا زیر زانو در آب فرو کردن و زالوهای بیجار (شالیزار) را از پای کندن و تابستان زیر تیغ آفتاب درو کردن محصول و جان کندن و پیش‌فروش و پیش‌خور کردن میوه روی درخت و محصول روی زمین از فرط نداری بی‌غیرتی است و اگر در انحصار داشتن تمام امکانات رفاهی و تحصیلی و صنعتی و اشتغالی و دو قورت و نیم باقی داشتن و ادعای مستعد بودن، غیرت است، البته که گیلک بی‌غیرت است و تو باغیرت.

اگر مشارکتِ دوشادوش و برابر مرد و زن در تولید و برابری در مدیریت اقتصادی خانواده، بی‌غیرتی است، از گیلک‌ها بی‌غیرت‌تر نخواهی یافت.

اگر قرن‌ها پناه‌گاه آزادی‌خواهان و معارضان با قدرت‌های استبدادی بودن، بی‌غیرتی است، گیلان کُنام بی‌غیرتان است و اگر نعل نمودن پای عادل‌شاه (غریب‌شاه) گیلانی و به تیرکمان تیرباران نمودنش (آن‌چه که شاه صفی کرد) و قتل‌عام قیام‌های دهقانی گیلان به دست مبارک شاه عباس «کبیر»! غیرت است، تو عین غیرتی نارفیق!

اگر مهمان‌نوازی و دست خویش را پیش مهمان رو کردن و ظرفیت بالای فرهنگی در پذیرش و همزیستی با مهاجران از ارمنی و کرد و آذری گرفته تا فارس و روس و ترکمن و... بی‌غیرتی است، چه کسی بی‌غیرت‌تر از گیلک؟

و البته، آذری را خر خواند و لُر را بی‌فرهنگ دانستن و گیلک را بی‌غیرت نامیدن، تنها از تو ‌غیرت برمی‌آید که خود را مرکز و محور همه امور و قیم و ازمابهتران می‌دانی.

اصلا جایی که تو را باغیرت بنامند، باید که من ِ گیلک را بی‌غیرت نامیدخنده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد